ماهم اگر به قهر شد از لطف باز گشت

شکر خدا که آه سحر چاره ساز گشت

در ملک عشق خواجگی و بندگی کدام

محمود بین چگونه غلام ایاز گشت

فرخنده هاتفیم به گوش این نوید گفت

دوشینه چون ز خواب غمم دیده بازگشت

کای رشحه شاد زی که ز یمن قدوم شاه

بر روی هم غمت در شادی فراز گشت

یعنی ضیا که قهر وی و لطف عام او

این جانگداز آمد و آن دلنواز گشت